هنوز دلتنگم


عاشقانه

یه اتاق تاریک,یه سکوت بهت آلود ,یه آرامش مسموم

 

یه آهنگ ملایم,یه جمله ی عمیق وسط آهنگ,بی تو من

 

در همه ی شهر غریبم,با یک قطره اشک که رو گونه

 

هام لغزید و بهم فهموند که چقدر دلم برای داشتنت تنگ

 

شده,امشب دستام بهونه ی دستاتو داره و چشام حسرت یه

 

نگاه توی اون چهره ی معصوم,یه بغض غریب تو گلوم

 

لونه کرده و یه احساس غریب تر داره تبر به ریشه ی

 

بودنم میزنه,دلم برای روزای آفتابی گذشته بی تابی می

 

کنه وپاهام بدجوری دلتنگ پا گذاشتن روی جاده ی بارون

 

زده ی خیالته,چقدر سخته آرزوی کسی رو داشتن که آرزو

 

تو نداره,چقدر سخته دلتنگ کسی بودن که دلتنگ دیگریه

 

خواستم رو یادت خط بکشم,خواستم دیگه دلتنگت نباشم

 

از جام بلند شدم,چراغای اتاق رو روشن کردم,سکوت رو

 

شکستم,آهنگو قطع کردم و اشکامو پاک اما قطره ی اشک

 

بعدی هم رو گونه هام سر خورد تا بهم بفهمونه که هنوزم

 



دلتنگم,هنوزم دلتنگم



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





نوشته شده در 9 / 12 / 1388برچسب:,ساعت 11:16 بعد از ظهر توسط جواد حمیدی| |


Power By: LoxBlog.Com